فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
ماهی حلوا به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
ماهی زبیدی
فونتیک فارسی
maahi halvaa
اسم
جانورشناسی sole
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ماهیگیر یک ماهی حلوای بزرگ گرفت.
The fisherman caught a large sole.
می‌توانی ماهی حلوا را با کمی لیمو و کره بپزی؟
Can you cook the sole with some lemon and butter?
ارجاع به لغت ماهی حلوا
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ماهی حلوا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماهی حلوا
لغات نزدیک ماهی حلوا
- - ماهی تونا
- - ماهی ته زی
- - ماهی حلوا
- - ماهی خاردار
- - ماهی خاویار